کدخبر: ۶۸۹۶۰
۲۴ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۶:۱۳
چاپ

ادبیات حاشیه‌ساز

صرف‌نظر از صحت و سقم گمانه‌زنی‌های صاحب‌نظران نسبت به چرایی به‌کارگیری ادبیات نامناسب توسط ریاست‌جمهوری در مواجهه با دارندگان دغدغه‌های متفاوت در زمینه مذاکرات هسته‌ای، دست‌کم می‌بایست از یک پدیده به‌شدت نگران بود.

به گزارش خبر لنده به نقل از  مشرق،در یادداشت عباس سلیمی‌نمین با عنوان «ادبیات حاشیه‌ساز» آمده است:

گاه حاشیه‌سازی برای برخی جریانات سیاسی اصل می‌شود، زیرا به‌زعم آنان اذهان را از توجه به مسائل اصلی بازمی‌دارد. دولت یازدهم دو مأموریت عمده را از ابتدای سکانداری امور اجرایی عهده‌دار شده است و به‌تدریج زمان آن فرا رسیده است تا گزارش عملکرد خویش را در معرض قضاوت ملت قرار دهد.

در عرصه داخلی تقویت اقتصاد ملی و در عرصه بین‌الملل دفاع از حقوق ایران در مذاکرات 1+5، دو شاخص در ارزیابی عملکردها خواهد بود. «مردان روحانی» توفیقات برون‌مرزی را در گروی لبخند و زبان لیّن تبلیغ می‌نمودند، اما به‌میزانی که ناکارآمدی این رویکرد رخ می‌نماید، چهره‌های عصبی و درهم کشیده را در تعاملات داخلی بیشتر شاهدیم. به‌عبارتی دیگر آموزه‌های قرآنی «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» را معکوس می‌خوانند. اظهارات ریاست محترم جمهوری در جمع نمایندگان سیاسی ایران در جهان را برخی صاحب‌نظران ناشی از سه عامل می‌دانند:

1 ــ روند منطقی‌تر شدن انتقادات اصولگرایان از دولت بعد از تذکر رهبری و پررنگ‌ شدن انتقادات اصلاح‌طلبان از شخص رئیس‌جمهور (به‌ویژه با ادبیات پرخاشگرانه) بر برخی مشاوران و خط‌دهندگان به رئیس قوه مجریه چندان خوش‌آیند نبود، لذا نقش‌آفرینی‌ها در مسیر برهم زدن آرایش موجود شدت گرفته است.

2 ــ متملقین که همواره با تأییدات غلوآمیز خود مردان صاحب قدرت را در برابر سخنی متفاوت شکننده می‌سازند، و به‌سرعت توانسته‌اند شبکه خود را در ساختار جدید اجرایی کشور نیز مستقر سازند.

3 ــ برخی خواسته‌اند در آستانه سفر ریاست‌ محترم جمهوری به نیویورک این پیام را منتقل سازند که آن‌ها می‌توانند با یک صدا در تهران مواجه باشند و چنین آمادگی و توانایی برای فرستادن صاحبان زمزمه‌های متفاوت به جهنم (و به‌عبارت ادیبانه‌تر خاموش‌سازی و به حاشیه راندن آنان) وجود دارد.

صرف‌نظر از صحت و سقم گمانه‌زنی‌های صاحب‌نظران نسبت به چرایی به‌کارگیری ادبیات نامناسب توسط ریاست‌جمهوری در مواجهه با دارندگان دغدغه‌های متفاوت در زمینه مذاکرات هسته‌ای، دست‌کم می‌بایست از یک پدیده به‌شدت نگران بود.

باید اذعان داشت اعتماد فوق‌العاده‌ آقای روحانی به کارگزاران و گزارش‌های‌شان نگاه صاحب‌نظران و افکار عمومی را به شأن و منزلت ریاست‌جمهوری دستخوش تغییر می‌سازد.

شایسته بود آقای روحانی به‌جای پذیرش تمام و کمال گزارش‌های اقتصادی تبلیغاتی که مردم خلاف آن را بلافاصله بعد از ورود به یک مرکز خرید درمی‌یابند یا موضع‌گیری علنی علیه انتقاد آقای دکتر توکلی در سفر استانی آن‌هم صرفاً براساس توجیهات مغلوط متخلفان این شخصیت صدیق را ــ که در دولت گذشته نیز برای انتقاداتش هزینه سنگینی را پرداخت کرده است ــ دعوت می‌کرد و از نزدیک با نگرانی‌های وی آشنا می‌شد.

فراموش نکنیم صاحب‌نظری چون وی مستنداتش را در مورد تخلف یک وزیر به‌صورت محرمانه ارسال داشته بود و بعد از گذشت چند ماه با دریافت این واقعیت تلخ که حتی مسئول دفتر ریاست‌جمهوری زحمت ارائه پاسخی کوتاه را پذیرا نیست، ناگزیر به علنی ساختن این تخلف می‌شود، باید پرسید: زمانی که راه نفوذ تذکرات دلسوزانه این‌گونه منتقدین نه‌تنها به کاخ ریاست‌جمهوری کاملاً‌ مسدود است بلکه با واکنش‌های تند نیز مواجه می‌شود، آقایان به چه‌نوع مشارکتی از جانب مردم و بالاخص از سوی صاحب‌نظران در اداره جامعه قائلند؟

بهتر آن است با مطالعه در احوالات گذشتگان نگذاریم تاریخ تکرار شود.