کدخبر: ۶۹۰۳۹
۰۱ شهریور ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۳۷
چاپ

تجربه ای که یک سال مذاکره به دولت داد/ لزوم تغییر مبنای کار دولت از مذاکرات

دیگر دولت باید به قطعیت رسیده باشد که مبنای کار خود را از نتیجه مذاکرات به سمت مسائل راهبردی دیگری تغییر دهد چرا که امیدواری بر روی این مساله بیش از پیش موجب رهاشدن مسائل مهمتر می شود و هر کجا نیز وعده ای خلف می گردد فرافکنی و تخریب دولت گذشته آغاز می گردد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبر لنده، صبح زاگرس به نقل ازشبکه اطلاع رسانی دانا؛ آنچه که اواخر دولت دهم توسط برخی احزاب و شخصیت‌ها به جامعه تزریق می‌شد، نگاهی بود که رونق کشور را در گروه تعامل سازنده با غرب و امریکا خلاصه می‌کرد. پافشاری بر این موضوع مسئولان دولت دهم را نیز قدری تحریک نمود ولی نقطه اوج این قضیه پس از روی کارآمدن دولت یازدهم بود. مذاکرات هسته ای شروع شد و دولت نیز در آستانه رفتن به سازمان ملل برای شرکت در جلسه سالانه بود.

اولین حضور دولت یازدهم، شوق و سرمستی وصف ناپذیری در اردوگاه تجدیدنظرطلبان ایجاد کرد به طوری که این سفر را فرصت طلایی عبور از مرزها و خطوط قرمز انقلاب می دانستند واین طور نمایش می دادند که  تحقق رابطه با امریکا را که تا بدان روز همچون تابویی در اذهان بود تنها بوسیله شخص روحانی رقم خواهد خورد.

خوب بالاخره سفر هم آغاز شد و تطمیع و شاید تهدید رئیس جمهور که نباید دست خالی به کشور برگردد، وادار کرد قدری از مرزهای اصولی دور گردد و تماس تلفنی ننگین با رئیس جمهور امریکا برقرار شود که رهبر معظم انقلاب نیز پس از آن در ارتباط با این نکته تذکر جدی دادند.

در خلال مذاکرات نیز مجوز ارتباط تا سطح وزارت خارجه به تیم هسته ای ایران داده شده بود، که در چند وهله متفاوت نیز انجام شد. همه اینها به خاطر این بود که برای آن اندک افکار عمومی که همه تلقینات تجدیدنظرطلبان و برخی شخصیت های کشور را جدی گرفته بودند و بر ارتباط با آمریکا به عنوان شاه کلید حل مسایل کشور خطاب م یکردند، تنویری حاصل آید.

به حمدالله پس از گذشت یک سال در عین ناباوری برای دولت و اردوگاه تجدیدنظرطلبان نه تنها شاه کلیدی پیدا نشد بلکه قفلی بر قفلهای پیشرفت زده شد و گستاخی بی نهایت از سوی امریکایی ها نسبت به جمهوری اسلامی روز افزون شد.

امروز اینکه رهبر معظم انقلاب یک بار دیگر صراحتاً خطوط کلان کشور در موضوع مذاکره و تعامل را ترسیم می‌کنند به خاطر این است که دشمنی دشمن دیگر عیان تر از قبل است و مباد که دولت پیرو تحریکات حاصله از سوی اردوگاه نزدیک به خود، دست به اقداماتی زند که حاصلش چیزی جزء پشیمانی و تذبذب دیدگاهی در جهان گردد.

هر چند تعریف و تمجید از زحمات تیم مذاکره کننده کشور شایسته است ولی در کنار این نیز باید همیشه تکرار خطوط ترسیم شده نظام وجود داشته باشد چرا که اندکی کج روی یا غفلت نتیجه ای سنگین و غیرقابل جبران به بار خواهد آورد.

آنچه که مهم است نگاه به تعامل با امریکای خونخوار و حامی تروربیست در جهان کاملا مردود است و ذره ای کج روی و انحراف به این سمت تبعات خاص خود را در کشور خواهد داشت و اوج حقارت ایران را به جهان نشان می دهد. پس لازم است چارچوب ترسیمی رهبری کاملاً مورد رعایت تیم مذاکره کنند و رئیس جمهور محترم که در آینده نزدیک قرار است در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کند.

دیگر دولت باید به قطعیت رسیده باشد که مبنای کار خود را از نتیجه مذاکرات به سمت مسائل راهبردی دیگری تغییر دهد چرا که امیدواری بر روی این مساله بیش از پیش موجب رهاشدن مسائل مهمتر می شود و هر کجا نیز وعده ای خلف می گردد فرافکنی و تخریب دولت گذشته آغاز می گردد. پس سزاوار است که اندکی عقلایی نقشه راه را ترسیم کرده و مسائل جامعه را حل و فصل کنیم.

انتهای پیام