کدخبر: ۷۴۹۱۷
۲۶ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۰۶:۱۹
چاپ

زندگي نامه بسيجي شهيد حنيفه خليلي شاد:

شهيدي كه وعده بازگشتش زيارت بود و شهادت

قسمتي از وصيت نامه شهيد حنيفه خليلي شاد : وقتي خبر متولدشدن بچه اش را به وي دادند گفت: به خدا به پشت جبهه برنمي گردم تا امام حسين(ع) را زيارت نكنم و يا به شهادت نرسم.

 به گزارش پايگاه خبري تحليلي خبرلنده، يقيناً معرفي شهداي هر شهرستان در سالي كه از سوي مقام معظم رهبري به نام سال دولت و ملت، همدلي و همزباني نام گذاري شده است مي تواند زمينه رشد باور و اعتقادات فرهنگي جامعه را با سيره و وصاياي شهدا بعنوان بهترين الگو به جامعه معرفي كرد و با همدلي و همزباني براي ادامه راه راستين امام شهدا و شهداي انقلاب اسلامي قدم برداشت.

در راستاي معرفي شهداي والامقام شهرستان لنده اين بار به معرفي زندگي نامه شهيد والامقام حنيفه خليلي شاد خواهيم پرداخت:

شهيد حنيفه خليلي شاد در سال 1337 در خانواده اي مومن، متدين و مذهبي در شهر لنده ديده به جهان گشود ، در دو سالگي پدرش را و در چهار سالگي مادرش را از دست داد كه داغ از دست دادن پدر و مادر در اين سن كم بزرگترين ضربات روحي و رواني را به اين شهيد والا مقام وارد نمود.

اين شهيد والامقام در زير سايه دايي اش مرحوم سيد صدرالله نژاد تقوي پدر شهيد عبدالله نژادتقوي بزرگ شد و تا روزهاي آخر شهادتش در محضر اين خانواده مومن و متمدن بود.

به گفته برخي از نزدكان و آشنايان شهيد حنيفه خليلي شاد از جوانان اهل كار و تلاش و بود در كنار كاروتلاشش آن چنان شوخ طبع بود و دوست داشت كارهاي همه را انجام دهد و در احسان و نيكي به ديگران از هيچ كاري دريغ نمي كرد و همه وي را تحسين مي كردند.

شهيد خليلي شاد به دليل مسائل و گرفتاري هاي خانوادگي كه داشت تنها تا كلاس پنج ابتدايي موفق به تحصيل شد و مابقي را به كارگري و تلاش براي امرارمعاش زندگي اش پرداخت.

به اصرار دايي و اقوامش دختري از بستگانش را به همسري انتخاب نمود كه تقارن پيدا كرد با سالها دفاع مقدس كه در آن هنگام كه آوازه رفتن به جبهه هاي حق عليه باطل را سردادند.

يكسالي و نيمي از ازدواجشان نگذشت كه شهيد حنيفه خليلي شاد عزم كربلا كرد و راهي جببه هاي حق عليه شد و با حضور در منطقه كوهستاني" شاشو" در كردستان و سپس از آنجا با حضور در گردان يا رسول (ص) راهي منطقه عملياتي جزيزه مجنون شد.

نام فرزندش را بنا به دست به خير بودن پدر شهيدش، رحيم گذاشتند تا ادامه دهنده راه راستين پدر شهيدش باشد.

در منطقه عملياتي جزيزه مجنون بود كه خبر تولد فرزندش را به وي دادند كه اين شهيد بزرگوار با بصيرت و اعتماد و اعتقادي كه راه شهدا و رهبري پيامبر گونه امام راحل كه داشت گفت: به خدا به پشت جبهه برنمي گردم تا امام حسين(ع) را زيارت نكنم و يا به شهادت نرسم.

در آغاز روزهای گرم تابستان در 4تيرماه سال 1367 بود كه در جزیره مجنون همراه دوستان و همرزمانش دست در دست هم رداي سرخ شهادت را بر تن كردند و به لقا الله پيوستند.

درست در لحظه ای که گل پرپر شده وجود آن نازنین یار سفر کرده بر روی شانه های مردم شهر لنده تشییع می شد ، نوزادی از سلاله وجودی او به دنیا آمد. و زینبی پا به عرصه وجود گذاشت تا پرچم سرخ رسالت حسین زمانش را در سراسر ملک ایران زمین به اهتزار در آورد و در گوش جهانیان فریاد«شهیدان زنده اند» را سر دهد.

سرانجام در تاريخ 4 تيرماه 1367 در منطقه عملياتي جزيره مجنون به شهادت رسيد و مزارش را در گلزار شهداي شهرلنده گذاشتند تا زيارتگاهي باشد براي فرزندي كه هيچ گاه پدرش را نديد.

راهشان مستدام و پاینده.
انتهای پیام/l75