کدخبر: ۶۹۱۵۲
۰۸ شهریور ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۲۱
چاپ

سالاری از مدیران سابق شرکت پالایش و پخش :

نیکو نفت بی‌کیفیت آسیای میانه را سوآپ می‌کرد

یکی از مدیران سابق شرکت ملی پالایش و پخش با اعلام این که یکی از دلایل توقف سوآپ کیفیت پائین نفت خام دریافتی بود گفت: نیکو علی‌رغم تعهدی که برای تأمین نفت خام مرغوب داشت، اذعان کرد که توانایی وارد کردن نفت باکیفیت را ندارد.

به گزارش خبرلنده به نقل از خبرگزاری تسنیم، سوآپ نفت خام از زمان اجرا تا زمان توقف، حاشیه‌های زیادی داشت؛ از محقق نشدن ظرفیت پیش‌بینی شده تا توقف عملیات سوآپ؛ از "شوآپ"‌ خواندن سوآپ توسط وزیر وقت نفت تا در این اواخر شکایت شرکتهای سوآپ کننده از ایران برای فسخ یک طرفه قرارداد و محکوم شدن ایران.حاشیه‌هایی سوآپ نفت خام همیشه پررنگتر از متن بوده است. اما این بار  برای آنکه زوایای دیگر سوآپ نفت خام مشخص شود خبرگزاری تسنیم با جلیل سالاری؛ یکی از مدیران سابق شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران گفت‌وگویی داشته که مشروح آن در ذیل  آمده است:

** اهداف سوآپ نفت خام چه بود و آیا این اهداف محقق شد؟

سالاری: یکی از اهداف سوآپ نفت خام کاهش هزینه‌های انتقال خوراک پالایشگاههای شمالی کشور - پالایشگاه تبریز و تهران -  بود. اما نفت خام دریافتی اصلاً با طراحی دو پالایشگاه تطبیق نداشت. این درحالیست که اگر قرار  است نفت‌خام دیگری جایگزین خوراک قبلی پالایشگاهها شود باید از نظر مشخصات نزدیک به نفت‌خامی باشد که پالایشگاه بر اساس آن طراحی شده است. با توجه به این که میدانهای نفتی در آسیای میانه بسیار پراکنده‌اند، تصمیم گرفته شد مخلوطی از این نفتها که متناسب با شرایط این دو واحد پالایشی باشد به کشور وارد شود. در اسناد مناقصه‌ و قراردادها، چهار نوع ترکیب نفت‌خام را مبنا طراحی قرار دادند؛ ترکیب اول، 50 درصد نفت‌خام "کالانکاس" و 50 درصد نفت خام"تنگیس"؛ ترکیب دوم، 25 درصد نفت خام "کالانکاس"، 25 درصد نفت خام "تنگیس" و 50 درصد نفت خام " اهواز- آسماری"؛ ترکیب سوم، 50 درصد نفت خام "چریکن" و 50 درصد نفت خام " اهواز – آسماری"؛ و ترکیب چهارم هم 100 درصد نفت خام کشور آذربایجان بود.

** از بین این ترکیبها کدام یک دریافت شد؟

از ترکیبهای مشخص شده هیچ کدام، حتی یک قطره هم وارد نشد؛ چون مازاد برخی از این نفت خامها به میزانی نبود که بتوان آنها را با ترکیبهای تعیین شده، وارد کرد؛ به طور مثال تولید نفت چریکن روزانه 250 هزار بشکه در روز است که بخش عمده‌ای  از آن در پالایشگاه "ترکمن‌باشی" پالایش می‌شود، حجم مازاد این نفت خام در کل 15 هزار بشکه در روز بود که به تدریج این رقم به هشت هزار بشکه در روز کاهش یافت. این درحالیست که در مجموع خوراک مورد نیاز پالایشگاههای تهران ( روزانه 250 هزار بشکه) و تبریز (روزانه 110 هزار بشکه) 360 هزار بشکه است.  چگونه می‌توان 50 درصد از  نیاز این دو واحد را از نفت خام چریکن تأمین کرد؟

یکی دیگر از اهداف سوآپ نفت خام تغییر نکردن ظرفیت خوراک پالایشگاهها بود. همچنین قرار بود که کیفیت فرآوردههای تولیدی هم پوشش داده شود. از طرف دیگر کیفیت نفت خام دریافتی باید به گونه‌ای می‌بود که حجم تولید فرآوردههای نفتی سبک مانند بنزین افزایش می‌یافت.اما این اتفاقات نیافتاد؛ چرا که اصلاً نفت خامهای تعیین شده وارد نشد. طراحی زیر سؤال رفت. چون خیلی رؤیایی وارد شده بودند. دسترسی به میدانها، نحوه تامین و انتقال نفت خام چالشهایی بود که وجود داشت. نفت خام دریافتی استاندارد رایج پالایشگاهها را نداشت در نتیجه فرآوردههای بی‌کیفیت تولید و در کشور توزیع شد.

** شرکت ملی پالایش وپخش نسبت به کیفیت نفت خام دریافتی از آسیای میانه اعتراض کرد؟

سالاری: بله؛ مرتب به این موضوع اعتراض می‌کرد.

**چرا پالایشگاههای داخلی نفت خام بی‌کیفیت را قبول کردند؟

سالاری: چون آنها در آن زمان دولتی بودند.

** چقدر نفت خام از ابتدا تا زمان توقف عملیات سوآپ توسط ایران دریافت شد؟

سالاری: قرارداد طرح کراس در سال 1380 (ژانویه 2000) منعقد شد و در سال 1383 پایانه نکا افتتاح شد. سوآپ نفت خام از همان زمان راه‌اندازی با روزانه ده هزار بشکه نفت خام آغاز شد. حداکثر میزان نفت خامی که سوآپ شد 130 هزار بشکه بود که مربوط به سال 1385 می‌شود. دلیل این افزایش هم ناآرامیهای گرجستان و دچار مشکل شدن خط بی.تی.سی بود که تا حل مشکل این خط مدت کوتاهی نفت خام کشور آذربایجان از مسیر ایران سوآپ می‌شد. به طور کلی در بهترین حالت روزانه 70 تا 80 هزار بشکه نفت خام سوآپ می‌شد.

این درحالیست که به دلیل حجم پائین سوآپ نفت خام، علاوه بر هزینه‌ ایجاد تاسیسات پایانه نکا و خط لوله و هزینه تعمیرات و نگهداری از این تأسیسات، خط لوله جنوبی هم که خوراک پالایشگاههای تهران و تبریز را از نفت داخلی تأمین می‌کرد درگیر بود. در این حالت نه تنها هزینه‌های انتقال کاهش نیافت بلکه هزینه‌ها افزایش هم یافت. از سوی دیگر قرار بود که از محل سوآفی، سرمایه‌گذاری صورت گیرد. اما اصلاً سوآفی در کار نبود. در برخی زمانها سوآفی مثبت شد. نیکو هم دست خود را بالا برد و اعلام کرد که نمی‌تواند این حجم نفت خام را بیاورد!

** هیچ تغییری در پالایشگاهها ایجاد نشد؟

سالاری:  تغییرات در حد واحدهای غیر لیسانس بود. عملیات تغییر پالایشگاههای تهران و تبریز، پروژه‌ای مکمل طرح کراس بود که ناقص رها شد. هزینه‌های زیادی بابت مطالعات و طراحی انجام شد که بدون اجرا وارد بایگانی شد.

** آیا مطالعاتی صورت گرفت تا حجم نفت خام مازاد در این منطقه برای سوآپ از مسیر ایران مشخص شود؟

سالاری: شرکتهای سهامدار در میدانهای آسیای میانه برای انتقال نفت خام خود مسیر صادراتی مشخصی داشتند که خط لوله بی.تی.سی و سی.پی.سی از جمله آن است. مشخص نیست آیا قبل از ایجاد زیرساختهای عملیات سوآپ در کشور، مطالعاتی در مورد این که طرحهای کشورهای آسیای میانه و شرکتهای سهامدار محقق می‌شود یا نه صورت گرفت یا نه؟ آیا مطالعاتی صورت گرفت که مشخص کند برای ظرفیت 500 هزار بشکه‌ای ایجاد شده، نفت خام وجود دارد یا نه؟ یا اینکه امکان انتقال آن هست یا نه؟

** قبل از ایجاد زیرساختهای سوآپ نفت خام در ایران آیا مذاکراتی با کشورهای آسیای میانه برای حمایت و حضور در این طرح صورت گرفت؟

سالاری: نه، مذاکره‌ای صورت نگرفت؛ چون به طور مثال 20 درصد از نفت خام تنگیس متعلق به دولت قزاقستان و باقی آن مربوط به شرکت آمریکایی است. این شرکت هم با ایجاد یک کنسرسیوم برای انتقال نفت‌خام خود، خط لوله بی.تی.سی را ساخت. نفت خام آذربایجان هم از خط لوله بی.تی.سی منتقل می‌شود. همچنین خط لوله سی.پی.سی در سال 2001 فعال شد و در برنامه توسعه ای این خط لوله  انتقال 1.4 میلیون بشکه نفت خام در روز پیش بینی شده است.

مشکل اینجاست که قبل از انعقاد قرارداد سوآپ، تاسیسات و خط لوله ایجاد شد، بدون آن که توجه شود که آیا نفت خام موردنظر وجود دارد یا نه! زمانی است که در میدانی مشارکت داریم و سهم خود را از میدان از این طریق دریافت می کنیم اما ایران در هیچ میدانی مشارکت ندارد.

** از آذربایجان نفت خامی دریافت شد؟

سالاری:‌ نفت خام آذربایجان حدود 10 سهامدار دارد که سهم دولت آذربایجان (سوکار)حدود 10 درصد است. از آذربایجان  هم هیچی نفتی وارد نشد.

** از کدام کشورها نفت دریافت می‌شد؟

سالاری: علاوه بر قزاقستان ، بخشی از نفت سوآپ شده از سیری می‌آمد.

** در واقع نفت خامی نبود که بشود از مسیر ایران سوآپ کرد؟

سالاری: یکی از شیوههای بلند مدت سوآپ نفت این بود که در میدانهای نفتی آسیای میانه مشارکت داشته باشیم. این گونه در بلند مدت عملیات سوآپ نفت را تضمین کرده بودیم.اما ایران در هیچ میدانی مشارکت ندارد. و از سوی دیگر شرکتهای صاحب سهام برای انتقال نفت خام خود مسیرهای را تعیین کرده بودند.

**قیمت سوآفی چقدر بود؟

سالاری: درقرارداد اولیه حدود سه دلار پیش بینی شده بود.

** برای هرتن؟

سالاری: نه برای هر بشکه.

** آقای آستانه به تمسخر گفتن که آقای میرکاظمی تفاوت تن و بشکه را تشخیص نمی‌داد، به دلیل این که معتقد بود که قمیت سوآفی باید بر اساس بشکه تعیین شود نه تن!

سالاری: بر اساس مطالعات اولیه‌ای که انجام شد بر اساس سه دلار در هر بشکه بود.

** سوآفی به چقدر کاهش یافت؟

سالاری: در برخی مواقع سوآفی مثبت شد.

** چرا؟

سالاری: مصوبه ای وجود دارد که بر اساس دو شاخص اِ.پی.آی و گوگرد مشخص می‌کند بابت نفت خام دریافتی چه مقدار حق مرغوبیت پرداخت و یا چه مقدار جریمه دریافت شود؛ یعنی در برخی موارد برای آنکه سوآپ محقق شود از حق سوآفی گذشتند!

** سوآپ نفت خام از مسیر ایران اقتصادی است؟

اگر اطلاعات قیمتهای نفت خام را مشاهد کنید متوجه می‌شوید که قیمت نفت خام در خلیج فارس گرانتر از قیمت نفت در دریای سیاه است. در این شرایط کسی نیست که بخواهد هم هزینه سوآفی را بپردازد و هم نفت را گرانتر بخرد. زمانی که می‌توان از یک مسیر دیگر با قیمت ازانتر نفت خود را منتقل کرد، دلیلی ندارد که یک مسیر گرانتر استفاده شود.

** چگونه نفت خامی دریافت شد که با طراحی پالایشگاهها مطابقت نداشت؟

سالاری: نیکو اعلام کرد که نفت خامهای تعیین شده را نمی‌تواند وارد کند و در کل این فعالیت برای این شرکت اقتصادی نیست. به همین دلیل مصوبات را تغییر دادند و برای نفت خام شاخص مطلوبیت تعیین کردند؛ یعنی این که اگر نفت خامی وارد شد که از نفت جنوب مرغوبتر بود، ایران بابت آن مبلغی را هم پرداخت می‌کرد! علی‌رغم این موضوع، باز هم ظرفیت سوآپ نف خام افزایش نیافت.

** آیا نظارتی بر کیفیت نفت دریافتی صورت می‌گرفت؟

سالاری: در ابتدا آزمایشگاهی که بر کیفیت نفت خام دریافتی نظارت داشته باشد وجود نداشت. در واقع مشخص نبود، نفت خامی که دریافت می‌شود همان نفت خامی است که اعلام شده یا نه!  گاهی تا پنج درصد آب در نفت دریافتی وجود داشت و یا نمک برخی نفتهای دریافتی بسیار بالا بود.

** بعد از آن چه، نظارتی صورت گرفت؟

سالاری: بعد از مدتی آزمایشگاهی ایجاد شد و نمایندگانی از پالایشگاه تهران و پژوهشگاه نفت هفته‌ای یک بار به نکا می‌رفتند. البته  آنها تنها دو شاخص را چک کنند. با وجود این در برخی زمانها خودسرانه نفت خامهایی دریافت شد که باعث شد خط لوله برای مدتی مسدود شود.

** یعنی چه خودسرانه؟

سالاری: یعنی با وجود این که تعیین شده بود، ترکیبی از چند نفت خام به خط لوله تزریق شود، به دلیل این که نیکو نتواسته بود این ترکیب از نفت خام را دریافت کند تنها نفت خامی تزریق شد که میزان واکس آن بالا بود در نتیجه خط لوله ماسید.

در واقع میدان "کمیر" 26 درصد واکس داشت.  وقتی کیفیت آن را دیدیم، اعلام کردیم که قابل تزریق به خط نیست و کیفیت آن رد شد. بعد یک شرکت آلمانی را فرستاند که قادر است با مواد افزودنی این نفت خام را برای تزریق آماده کنند. ما ابزار شرکت آلمانی را تست کردیم اما آنها رفتند و دیگر پیدایشان نشد. اما نیکو نفت مورد نظر را آورد و در زمستان به خط تزریق کرد.

حدود 35 میلیون لیتر گازوئیل به این خط تزریق شد تا خط لوله باز شد و هزینه میلیاردی را به کشور تحمیل کرد. بعد از این اتفاق برای آنکه بتوانند این نفت خام را از طریق خط لوله عبور دهند، چند مخزن در پایانه نکا ساخته شد تا با انتقال میعانات گازی خانگیران و ترکیب آن با نفت خام دریافتی امکان انتقال آن با خط لوله فراهم شود.آیا کسی این هزینه‌ها را محاسبه کرده است؟

** چه شاخصهایی توسط ایران برای دریافت نفت خام چک می‌شد؟

سالاری: تنها وزن و مقدار آب اندازه گیری می‌شد.

** یکی از اعضای هیئت مدیره شرکت نیکو اعلام کرده بود، نفت دریافتی از سوآپ کیفیت بالاتری نسبت به نفت ایران داشت و از سوی دیگر مبادله نفت بر اساس وزن انجام می شد؛ یعنی اینکه ایران در مقابل نفت خام سبک آسیای میانه، نفت سنگین را درجنوب تحویل می داد.

سالاری: نه اصلا این گونه نبود؛ چراکه بعد از اینکه نیکو نتوانست نفت خام مورد نظر را وارد کند شاخص مطلوبیت مشخص کرد. پالایشگاههای ما با نفت خام دریافتی از آسیای میانه دچار مشکل شدند. نفت خام دریافتی ظرفیت خوراک را پوشش نمی داد، ضمن این که نفت خام از چند میدان می آمد. همچنین حدود چهار تا شش هزار بشکه هم با حمل ریلی نفت خام "قم پل" قزاقستان را دریافت می کردند. این کار مشکلات زیست محیطی ایجاد کرد. از سوی دیگر واکس این نفت بسیار بالا بود. نفت خام خوب این منطقه نفت خام چریکن ترکمنستان بود که در پالایشگاه ترکمن باشی این کشور پالایش می شد.

** کیفیت این نفت خام چطور بود؟

سالاری: این نفت خام از نظر کیفت مطابقت داشت با نفت خام اهواز آسماری.

** برای انتقال 500 هزار بشکه‌ای نفت خام از مسیر دریا آیا راهکار عملی دیده شده بود؟

سالاری: کشتیهای که در دریای خزر حضور دارند کلاس "اِم" هستند، یعنی هر کدام پنج هزار تن (30 هزار بشکه). برای انتقال 500 هزار بشکه در روز (یعنی معادل 170 میلیون بشکه در سال ) چند کشتی نیاز است؟ و مهم تر این که برای این تعداد آیا اسکله‌ای وجود دارد؟ البته آنها اعلام کردند که کشتی 63 هزار تنی خواهند ساخت. این در حالیست که شرکت صدرا با وجود هزینه میلیاردی هنوز موفق به ساخت کشتی 63 هزار تنی نشده است؛ چرا که نیاز به زیرساخت وجود دارد.

** پیشنهاد سوآپ  نفت خام از سوی چه کسی مطرح شد؟

سالاری: مجموعه وزارت نفت زمانی پیشنهاد داد که یک پالایشگاه 60 هزار بشکه ای در نکا ساخته شود؛ به طوری که نفت کوره آن در نیروگاه مصرف و نفتای آن از طریق خط لوله به پالایشگاه تهران منتقل شود. به جز این، سناریوهای متفاوت دیگری هم در این زمینه مطرح شد اما هیچ کدام جامعیت نداشت.

** آقای آستانه درآمد حاصل از سوآپ نفت خام را از ابتدا تا زمان توقف حدود 880 میلیون دلار اعلام کرده بود.

سالاری: سوآپ نفت خام قرار بود که به صورت خودگردان انجام شود که اینگونه نشد. بهتر است ابتدا هزینه‌های عملیات سوآپ را محاسبه شود تا بعد بتوان گفت از این عملیات چقدر سود نصیب کشور شده است. ضمن این که درباره درآمد حاصل از سوآپ نفت خام باید با مستندات مالی موجود در شرکت ملی پالایش و پخش و شرکت ملی نفت صحبت کرد.

** هزینه‌ یا خسارتهای ناشی از عملیات سوآپ در چه زمینه‌هایی بود؟

سالاری: هزینه موافقنامه خط لوله هزینه بالغ بر 240 میلیارد تومان داشت. علاوه بر این به دلیل کیفیت پائین نفت خام، پالایشگاههای تهران و تبریز در زمانهایی متوقف شدند. هزینه‌های سفر به آسیای میانه و اجاره دفتری در آلماتی هم نباید فراموش کرد. همچنین هزینه‌ای که بابت مطالعات امکان سنجی، آزمایشهای پایلوتی، طراحی بنیادین و خرید دانش فنی صورت گرفت نزدیک به 13 تا 14 میلیون دلار بود. درحالی خط لوله برای انتقال 300 هزار بشکه ساخته شده بود که تنها 70 تا 80 هزار بشکه از آن انتقال داده می‌شد که این هم هزینه‌هایی را به کشور تحمیل می‌کرد. هزینه 35 میلیون لیتر گازوئیلی که برای باز شدن خط استفاده شد، کاهش کیفیت محصولات و فعالیت واحدهای پالایشی با ظرفیت پائین از دیگر هزینه‌های نسشی از سوآپ نفت است.

از سوی دیگر نه تنها سهم پالایشگاهها از سوآفی پرداخت نشد بلکه هزینههای تغییرات را پالایشگاهها پرداختند. این گونه نبود که از درآمد حاصل از سوآپ، تأسیسات ایجاد شود و هزینه تغییرات در پالایشگاهها از این محل پرداخت شود.

 ** هزینه کل تأسیسات چقدر شد؟

سالاری: 170 میلیون دلار اعلام شد اما این رقم بیشتر بود.

** آیا کشورهای آسیای میانه در ایجاد زیرساختهای سوآپ نفت خام سرمایه گذاری کردند؟

سالاری:  نه، قرار بود که از درآمدها حاصل از سوآپ نفت هزینه‌ها پرداخت شود.

** با چه شرکتهایی قرارداد سوآپ بسته شد؟ طول مدت قراردادها و حجم نفتی که قرار بود سوآپ شود چقدر بود؟

سالاری:  قراردادها در اختیار شرکت نیکو بود. تنها مواردی که رسانه‌ای شده این است که تنها قراردادهای بلندمدت با دو شرکت"ویتول" و "دراگون اویل" بسته شد. باقی قراردادها کوتاه مدت بود.

 ** شما معتقد هستید که سوآپ نفت خام می تواند از نظر استراتژیک برای کشور مهم باشد یا اینکه این موضوع از طرف شما رد می شود؟

سالاری: ایران پتانسیلهایی دارد که می‌تواند از مزیت‌های سوآپ نفت خام استفاده کند. ولی این که سرنوشت سوآپ را به پالایشگاههای شمالی کشور گره بزنیم و خوراک 110 هزار بشکه ای پالایشگاه تبریز و 260 هزار بشکه ای تهران را از این طریق تأمین کنیم در واقع خود را وابسته به کشورهای آسیای میانه کرده‌ایم. سوآپ نفت خام باید ضمانت بلند مدت داشته باشد. در غیر این صورت می توانند ما را بازی دهند و قیمتها را افزایش دهند .

** اگر همین شرایط سوآپ نفت خام برقرار بود آیا می توانست در شرایط تحریم، کشورهای آسیای میانه و برخی شرکتهای نفتی را برای انتقال نفت خام خود به ایران وابسته کند؟

سالاری: مقدار نفت خام سوآپ شده آنقدر نبود که این شرایط را ایجاد کند. از سوی دیگر هزینه‌های مضاعفی به کشور تحمیل می‌شد. مباحث مربوط به سوآپ نفت خام نباید شعاری باشد. باید رفتار و عمل یکی باشد. در این مورد نباید آزمون خطا صورت گیرد. بالغ بر 95 ‌درصد مجموعه نفت از واقعیتها تخصصی و قراردادی سوآپ بی‌اطلاع هستند. برخی از کسانی که در این مدت اظهار نظر کردند، یا از جزئیات و مسائل حواشی موضوع کاملاً بی‌اطلاع بودند و یا  برخوردهای سیاسی با این موضوع داشتند. برخی هم که به نوعی دستی بر آتش داشتند باورهای رویایی خود که فاقد نگاه بلند مدت و پتشوانه کارشناسی بود را مطرح کردند تا این گونه بر واقعیتها سرپوش بگذارند.

بنابراین اگر قرار است که نقدی منصفانه در مورد سوآپ نفت خام صورت بگیرد باید کسانی که دلایل منطقی و مثبتی دارند طی یک نشست به طور کارشناسی مطالب خود را مطرح کنند. توقف سوآپ به این دلیل نبود که مثلاً سوآفی باید پنج دلار باشد اما سه دلار تعیین شد. این عملیات هزینه‌های زیادی به کشور تحمیل کرد. بنده آمادگی دارم که در این مورد با ژنرالهایی که موافق ادامه سوآپ بودند مناظره کنم.

 

 

انتهای پیام/ر

پربیننده ترین